وضعیت و موقعیت گذشته و فعلی کُردها در اتحاد جماهیر شوروی
گردآورنده و تألیف: زناتی بیه اشبیب
ترجمه از عربی : مولود خوانچه زرد
مقدمه :
تلاش و مجاهدتهایم در خصوص کُردها و تاریخ و جغرافیا و جوامعشان، نتیجه ی اصلی کیان و موجودیت ملت کُرد به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از عناصر و مؤلفه های میهن و سرزمینی است که در آن زندگی می کنند که از جمله ی آنها، ملت کُرد در سوریه و نیز بخشی از عراق می باشد ، کشورهایی که نه تنها در عربیت بلکه در داشتن تنوعات نژادی و دینی و قومی و نیز داشتن مصیبت های مشترک ناشی از تاریخ و سیاست و ملحقات مربوط به آن دو، اشتراک دارند. همین رویدادهای پی در پی کنونی و تلاشهای رسانه های جمعی در خصوص کُردها در منطقه ی کُردستان و برجسته شدن مسایل و مشکلات کُردها ( در منطقه و جهان ) مرا متوجه نبودن تحقیقات و پژوهشهایی در مورد کُردهای اتحاد جماهیر شوروی نمود که تعدادشان با توجه به تاریخشان در شوروی سابق کم نیست.
ترجمه از عربی : مولود خوانچه زرد
مقدمه :
تلاش و مجاهدتهایم در خصوص کُردها و تاریخ و جغرافیا و جوامعشان، نتیجه ی اصلی کیان و موجودیت ملت کُرد به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از عناصر و مؤلفه های میهن و سرزمینی است که در آن زندگی می کنند که از جمله ی آنها، ملت کُرد در سوریه و نیز بخشی از عراق می باشد ، کشورهایی که نه تنها در عربیت بلکه در داشتن تنوعات نژادی و دینی و قومی و نیز داشتن مصیبت های مشترک ناشی از تاریخ و سیاست و ملحقات مربوط به آن دو، اشتراک دارند. همین رویدادهای پی در پی کنونی و تلاشهای رسانه های جمعی در خصوص کُردها در منطقه ی کُردستان و برجسته شدن مسایل و مشکلات کُردها ( در منطقه و جهان ) مرا متوجه نبودن تحقیقات و پژوهشهایی در مورد کُردهای اتحاد جماهیر شوروی نمود که تعدادشان با توجه به تاریخشان در شوروی سابق کم نیست.
فعالیتم در این خصوص زمانی صورت گرفت که در دسامبر 2005 به دیدن نمایشگاه کتابهای دول شرقی رفتم، از میان کتابهایی که چشمم به آنها افتاد، کتابی را که در مورد کُردها نگاشته شده بود خریدم. کتاب « مسلمانان در اتحاد شوروی » که یک محقق روسی به نام ( شیرین ایکنیر ) در سال 1985 در لندن به زبان انگلیسی تألیف کرده بود که دکتر عبدالوهاب زنتانی، سفیر سابق لیبی در اتحاد شوروی در سال 1993 در زنتان در لیبی تحت عنوان ( ملل اسلامی در اتحاد شوروی سابق ) به عربی برگرداند و برای اولین بار ( جمعية الدعوة الإسلامية العالمية ) آنرا در لیبی در سال 1999م به چاپ رساندند.
این کتاب اسناد و مدارکی را با توجه به سرشماریهای انجام شده از طریق داده و ارقام در مورد حقایق اسلامی موجود در اتحاد شوروی سابق با مقدمات تاریخ اسلام در این سرزمین وسیع و پهناور که شمار مسلمانان تا هنگام انتشار این کتاب به 45 میلیون نفر می رسد بحث کرده است. این کتاب علاوه بر بررسی گوشه ای از تاریخ جوامع اسلامی در جهان، به تقسیم بندی نژادی ملل مسلمان، آداب و رسوم، تاریخ، زبان و مذاهب و سطوح آموزشی و اجتماعی آنها نیز می پردازد. این بخش از تحقیقاتی که هم اینک در اختیار دارید، قسمتی از برگزیده هایی از صفحات 288 تا 295 از ترجمه ی عربی این کتاب توسط دکتر عبدالوهاب زنتانی می باشد که در مورد کُردهای شوروی سابق می باشد که در زیر به آن خواهیم پرداخت... .
***
تاریخ کُرد در اتحاد جماهیر شوروی
واژه ی ( کُرد )، رسم الخط محلی و کُردی آن، همان کلمه ی « کورد » می باشد که در رسم الخط عربی هم همین کلمه می باشد، اما رسم الخط لاتینی، اسلاوی و روسی آن به ترتیب « Kurd » ، « KöрA ؛ که حرف K با خروج هوا تلفظ می شود» و « KурA » می باشد. اغلب کُردهای اتحاد شوروی در منطقه ی ماوراء قفقاز (ترانس كاڤكاز Транс-KaBAka3) زندگی می کنند که جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان و قزاقستان را در بر می گیرد. و جماعت بزرگ دیگری در آسیای میانه؛ مخصوصاً جمهوری ترکمنستان و به نسبت کمتری در دو جمهوری ازبکستان و قزاقستان وجود دارند. کُردها یکی از ملتهای اصیل ایران زمین بوده که سرزمین مشهور و اصلی شان « کُردستان » نامیده می شود که به دلایل سیاسی در بین کشورهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه تقسیم شده است. با آغاز قرن دهم، جماعتی از آنها به منطقه ی ماوراء قفقاز نقل مکان کردند، تا جایی که، بین دو قرن دهم و دوازدهم، خانواده ی کُردی ازیدی؛ به نام شداد إزدیوان ( ﺸﻪداد ئێزديڤان Şedad Êzdîvan ) در منطقه ی واقع در بین دو رودخانه ی کورا ( در آذربایجان و گرجستان ) و ارس ( در ارمنستان ) حکمرانی کردند؛ همانطور که در میان همان دوره، انتقال قبایل و عشایری از کُردها از طریق دریای مازندران ( خزر ) صورت گرفت و سیل حرکت اصلی ( نقل و انتقال ) کُردها با تأخیر صورت گرفت ( چه بسا در قرن شانزدهم ). ولی علی رغم تأخیر چنین حرکتی، چنین منطقه ای به نام ( خۆراسان كوردستان Xorasan Kurdistan) شناخته شد که انتقال آنها در زمان شاه عباس صفوی در قرن هفدهم صورت گرفت، از آنجایی که باعث مهاجرت عده ای از قبایل و عشایر کُرد؛ مخصوصاً در نیمه ی قرن نوزدهم به شمال ( به طرف منطقه ی شمال قفقاز ) و شرق ( به طرف منطقه ی آسیای میانه ) گردید، کُردها خودشان دولت مستقلی نبودند، بلکه اتحاد شبه ( نیمه ) مستقلی از قبایل، آنها را دور هم جمع می کرد، تا جاییکه میان دو قرن چهاردهم و هیجدهم، اسماً تحت حاکمیت ایران و سپس ترکیه درآمدند. در قرن نوزدهم کُردها، بعد از توسعه طلبی روسها و گسترش قلمروشان در جنوب و شرق به طرف قفقاز و آسیا، تحت حاکمیت روسیه در آمدند، تا جاییکه پیمان و قرارداد ( ترکمان چای ) در سال 1828 قسمتی از اراضی ماوراء قفقاز را که آنزمان جزو ایران بود به آنها بخشید، سپس کنفرانس برلین در سال 1878 بخشی از اراضی ترکیه را که در ماوراء قفقاز بود به آنها اعطا نمود، قبل از اینکه توسعه و گسترش قلمرو اراضی اخیر روسیه در سال 1893 در پی قرارداد طرح مرزبندی میان ایران و روسیه صورت بگیرد. چنین توسعه طلبی و گسترش قلمروی از جانب روسیه منجر به افزایش و بالا رفتن شماری از کُردهای تابع حاکمیت روسیه گردید و این مسأله همراه با افزایش مهاجرت کُردها؛ مخصوصاً از شمال کُردستان ( ترکیه ) در دوران بین سالهای 1853 و 1877 و در حین جنگ جهانی اول ( 1914- 1918 ) بود، همانطور که عده ای از کُردها به کشورهای مجاور اتحاد شوروی؛ مانند افغانستان در بین سالهای 1920 و 1930 مهاجرت کردند. تا سال 1920 کُردها در اتحاد شوروی به شکل نیمه بیابانی و صحرا نشینی ( شبه بادیه نشینی ) زندگی می کردند و یکجا نشین نبودند، هر عشیره یا قبیله ای راه و روش مخصوص به خود داشت، ولی از این تاریخ به بعد، مقامات شوروی به اسکان دادنشان عمل نموده و آنها را در پروژه ها و برنامه های یکجانشینی شان گنجاندند؛ تا جاییکه اکثریت آنها اکنون ( تاریخ صدور این کتاب، سال 1986 ) در مزارع بطور اشتراکی و جمعی کار کرده و به نگهداری و آموزش و رام کردن حیوانات اهلی می پردازند ( آنها گاهی خوک را که خوردن گوشتش مطلقاً حرام است تربیت و نگهداری می کردند )، البته باید در اینجا کُردهای گرجستان را استثناء کنیم؛ زیرا آنها در پایتخت گرجستان ( تفلیس ) ساکن و متمرکز بوده که اغلب به کارهای صنعتی مشغولند.
بدون شک، اکثر جماعت کُرد اتحاد شوروی مستقر در ارمنستان در زندگی موفقی هستند، بطوریکه دارای ابزار و وسایل مخصوصی مثل چاپ و نشر کتب به زبان خود( کُردی ) هستند، نسبت به دانشگاه ( ایروان ) و آکادیمی علوم ارمنی، در میان اتحاد نویسندگان و ادیبان ارمنی، عده ی بزرگی از نویسندگان و ادیبان کُرد زبان نیز وجود دارند. ولی چنین شرایط و وضعیتی در بیشتر کشورهای دیگری که در آن قرار دارند؛ مخصوصاً ترکمنستان کمتر است؛ زیرا کُردها در ترکمنستان با ساکنانش درآمیخته و تلفیق گشته و در واقع مورد تتریک واقع شدند و هویتشان به ترکمانی تغییر یافت ( تتریک همان گرفتن و اقتباس نمودن هویت و فرهنگ و زبان ترکی )، اما در آذربایجان تشکل و انجمنی مخصوص به کُردها در سال 1923 در شهر لاشین در غرب آذربایجان ( این تشکل یا انجمن 90.1 % از کُردهای آذربایجان را در بر می گرفت ) تشکیل شد که در سال 1928 بعد از اسکان و استقرار کُردها در منطقه و سپس کوچ دادن اغلب آنها به دنبال آن، بسته شد و ملغی گردید.
بلا و مصیبت بزرگ کُردها در پایان جنگ جهانی دوم بود، آنگاه که استالین دیکتاتور، آنها ( کُردها ) را مجبور به ترک قفقاز و اقدام به کوچ دادنشان به آسیای میانه ( مخصوصاً در ازبکستان و قزاقستان ) نمود، همانطور که بعضی از آنها به دلایلی نامشخص به سیبری کوچ داده شدند. بطور مشخص، استالین، تعدای از ساکنان قفقاز شوروی ( کُردهای موجود در میان آنها) را متهم به تبانی و همدستی با آلمان نازی نمود، اما علی رغم آن، تمامی قرائن و شواهد به عکس این مسأله تأکید داشته اند؛ زیرا آنها از طرف دریای سیاه در برابر تلاشهای نفوذ آلمان، اقدام به مقاومت و رویارویی نموده بودند. تا زمان تألیف این کتاب، این کُردها، اجازه ی بازگشت به مناطقشان را در ماوراء قفقاز نیافته اند.
« شمار جمعیت کُردها در اتحاد شوروی سابق »
پراکندگی شهرنشینان وروستاییان کُرد
ملاحظات: ( جدول فوق )
1- در سرشماری سال 1926 شوروی سابق، یزیدیها به دلایلی که مربوط به تجمع مکانیشان می باشد از دیگر کُردها جدا گردیدند، ولی در سرشماری سال 1959 بار دیگر بر اثر مهاجرت بخش بزرگی از إزیدیها ( یزیدیها ) به خارج از اتحاد شوروی سابق ادغام و شمارششان با کُردها صورت گرفت، بطوریکه شمارش یزیدیها و کُردها جداگانه صورت نگرفت.
2- در سرشماری سال 1959 در ارمنستان شمار کُردها عموماً و یزیدیها بطور خاص، به دلیل اقدام مقامات آذربایجان شوروی مبنی بر مهاجرت دادن شمار بزرگی از کُردها به خارج از آذربایجان، دو برابر گردید، بنابراین بیشترشان در ارمنستان و گرجستان مستقر شدند.
3- در سرشماری سال 1926 در گرجستان نشان از اکثریت شهرنشینی یزیدیها در گرجستان می داد؛ بر خلاف جمهوریهای دیگر که در روستا متمرکز بودند.
وضعیت قانونی و اجتماعی :
اساس شهروندی و هم میهنی و ملیت در اتحاد شوروی همان اسکان و استقرار یافتن در منطقه ی اصلی و مادری در هریک از ملتهای اتحاد شوروی می باشد؛ بدین معنی که این امر ، تبعیدیهای خارج از مناطق اصلیشان را در بر نمی گیرد، به همین خاطر کُردها در مناطق ماوراء قفقاز ( مخصوصاً ارمنستان ) و در ترکمنستان بطور کامل از ( حقوق ) شهروندی و هم میهنی در دولت شوروی برخوردارند ( در سال 1994 به مناسبت سومین سال استقلال ارمنستان، رئیس جمهور سابق ارمنستان « لیون دیر پتروسیان » که یکی از ارمنیهای سوریه و متولد حلب بود اعلام کرد که کُردهایی که در زمان جنگ ــ استالین ــ آنها را از ارمنستان تخته قاپو « مهاجرت دادن از روی اجبار » کرده بود، اجازه دارند که به ارمنستان بازگردند )، در حالی که کُردهای تبعیدی در مناطق آسیای میانه ( قزاقستان و خصوصاً ازبکستان ) صفات و ویژگیهای شهروندی و هم میهنی و هم وطنی بر آنها صدق نمی کند، حتی اگر آنها در تبعیدگاهشان ساکن و مستقر باشند؛ زیرا آزادی حرکت و استقرار و سکنی گزیدن در ارتباط با زندگی در کشور اصلی می باشد که مطابق با قوانینی است که در پارلمان شوروی در سال 1950 در این خصوص وضع شده بود، همچنین به سختی می توان گفت که شمار زیادی از کُردها، مناطقشان را که سالهای زیادی در آن زندگی کرده اند بطور داوطلبانه و اختیاری بدون تأمل و تحقیق و تفحص آن در میان خود کُردها ترک کرده اند، و آن همان سؤالی است که باید به پاسخ گفت. کُردها در اتحاد شوروی مخصوصاً در ارمنستان در تمام موقعیتهای کار و عمل و در تمام سطوح زندگی قرار دارند، اما با وجود آن در مزارع جمعی و گروهی ( که بخشی از سیاستهای سوسیالیستی – کمونیستی شوروی بود که تمام افراد جامعه را در کار مزارع و برداشت محصول بطور مشترک مشارکت می داد و سهم مشترکی را برایشان تعیین می نمود ) کار می کنند به استثنای کُردهای گرجستان ( مخصوصاً یزیدیها ) که مشغول کارهای صنعتی می باشند و در سطح بالایی از زندگی مثل گروههای نژادی دیگر در اتحاد جماهیر شوروی قرار دارند و زنان کُرد نیز همانند اکثر زنان دولت کار و فعالیت اجتماعی را در بیرون انجام می دهند:
سطح آموزش کُردها در اتحاد شوروی
ملاحظه : ( جدول فوق )
در سال 1926 تعداد آموزش دیدگان به زبان کُردی 47 تن کُُرد ( به نسبت 2.3 % از مجموع کُردهای تعلیم و آموزش داده شده ) و 32 تن یزیدی ( نسبت به 10.4 % از مجموع یزیدیهای تعلیم و آموزش داده شده ) بودند.
سطح آموزش و تعلیم برای هر هزار کُرد در ارمنستان با شروع سن 10 سالگی
زبان کُردی وابسته به شاخه ی شمال غربی از مجموعه ی زبانهای ایرانی می باشد که در واقع شاخه ای از گروه زبانهای هند و ایرانی و وابسته به خانواده ی زبانهای هند و اروپایی می باشد. از این زبان ( کُردی ) سه لهجه یا گویش از آن ناشی می شود: لهجه ی شمالی به نام کورمانجی ( Kurmancî ) و مرکزی به نام سورانى ( Soranî ) و جنوبی که غالباً به آنها فه یلی ( Feylî ) گفته می شود. کُردها ی عراق و ایران به دو لهجه ی اخیر ( سورانى و فه یلی ) تکلم می کنند، اما شاخه ی شمالی ( کورمانجی ) در نقاط وسیعی از کُردستان، کُردها به آن تکلم می کنند که علاوه بر کُردهای عراق و ایران، کُردهای ترکیه و سوریه و لبنان هم به آن تکلم می کنند. رود زاب ( شاخه ی کوچک از رودخانه ی دجله ) حد فاصل متکلمان دو لهجه ی کورمانجی و سۆرانى در عراق می باشد، بطوریکه این رود، متکلمان به این دو لهجه را از هم جدا می سازد، در حالی که دریاچه ی ارومیه در شمال ایران حد فاصل این دو لهجه در ایران می باشد.
کُردها در اتحاد جماهیر شوروی، عموماً به لهجه ی کورمانجی تکلم و گفتگو می کنند که در آذربایجان به این اسم خوانده می شوند در حالیکه در ارمنستان و گرجستان به « ئێزديكى ، Ezdîkî » یا یزیدی و در ترکمنستان به « خراسانى كوردى ، Xorasanî ) معروفند. لهجه هایی که کُردها در اتحاد شوروی با آن تکلم می کنند از نظر استعارات لفظی و زبانی با هم مختلفند. از جهت لفظی، حروفی اضافی در لهجات کُردهای ارمنستان و گرجستان وجود دارند که این حروف با خروج هوا « دمِش » Aspiration تلفظ می گردد و این حروف از دو زبان ارمنی و گرجی گرفته شده است، در حالی که مشخصه ی لهجه ی کُردی در آذربایجان و ترکمنستان با توجه به اختلاف لفظ حروف عله و گرفتن آن از دو زبان آذری و ترکمنی ( از سری زبانهای ترکیه ) می باشد؛ چیزی که ظاهراً نزد کُردهای شمال کُردستان ( ترکیه ) غیر از آن می باشد؛ مثلاً در زبان کُردی این مناطق حرف لاتین û مثل حرف ü در زبان آلمانی و ترکی تلفظ می شود و حرف i همانند زبان انگلیسی بطور مخفف تلفظ می شود، در حالی که حرف e همانند ادات تعریف le در زبان فرانسوی تلفظ می شود و نیز حرف a نزدیک به الف ممدود در دو زبان فارسی و ازبکی تلفظ می شود، این بر خلاف زبان کُردی در منطقه ی کُردستان می باشد، تا جاییکه حروف عله تنها بر حسب طول آن اختلاف دارد همانطور که در جدول مربوط به أبجدیات آمده است.
اما از نظر زبانی، وجه مشترک بزرگی میان تمام گویشها و لهجه های زبان کُردی وجود دارد که همان گرفتن و اقتباس نمودن ( بعضی لغات و اصطلاحات ) از دو زبان عربی و فارسی و به نسبت بسیار کمتری زبان ترکی می باشد و بقیه ی چنین تأثرات و اقتباسهایی از چنین زبانهایی با توجه به اختلاف مکانی در کُردستان ترکیه متفاوت می باشد، در حالی که اقتباسهای زیادی از دو زبان فرانسوی و آلمانی صورت گرفته است، تا جاییکه در اتحاد شوروی بیشتر مفردات روسی به زبان کُردی اضافه شده است که همراه با اقتباسهای کمی از دیگر زبانهای موجود در کشور می باشد.
به دلیل ذوب نمودن شمار زیادی از کُردها در ترکمنستان در هویت ترکمنی، عده ای از آنها به زبان ترکمنی تکلم می کنند و کمتر زبان کُردی را بکار می برند، ولی با وجود این کُردها از نظر نسبی، وابسته به خود باقی مانده اند تا جاییکه جز در میان خودشان ازدواج صورت نمی گیرد. این وضعیت در آذربایجان مخصوصاً بعد از بستن و تعطیل شدن مرکز اصلی تشکل و انجمن شان در ( لاشین ) همانطور که به آن اشاره گردید حاکم می باشد.
جدول زیر، زبانهایی را که کُردها بعنوان ( زبان مادری و اصلی شان ) با آن تکلم می کنند، ویا زبانی که آنرا مثل زبانی دوم به خوبی و زیبایی تکلم می کنند آشکار نموده است :
این کتاب اسناد و مدارکی را با توجه به سرشماریهای انجام شده از طریق داده و ارقام در مورد حقایق اسلامی موجود در اتحاد شوروی سابق با مقدمات تاریخ اسلام در این سرزمین وسیع و پهناور که شمار مسلمانان تا هنگام انتشار این کتاب به 45 میلیون نفر می رسد بحث کرده است. این کتاب علاوه بر بررسی گوشه ای از تاریخ جوامع اسلامی در جهان، به تقسیم بندی نژادی ملل مسلمان، آداب و رسوم، تاریخ، زبان و مذاهب و سطوح آموزشی و اجتماعی آنها نیز می پردازد. این بخش از تحقیقاتی که هم اینک در اختیار دارید، قسمتی از برگزیده هایی از صفحات 288 تا 295 از ترجمه ی عربی این کتاب توسط دکتر عبدالوهاب زنتانی می باشد که در مورد کُردهای شوروی سابق می باشد که در زیر به آن خواهیم پرداخت... .
***
تاریخ کُرد در اتحاد جماهیر شوروی
واژه ی ( کُرد )، رسم الخط محلی و کُردی آن، همان کلمه ی « کورد » می باشد که در رسم الخط عربی هم همین کلمه می باشد، اما رسم الخط لاتینی، اسلاوی و روسی آن به ترتیب « Kurd » ، « KöрA ؛ که حرف K با خروج هوا تلفظ می شود» و « KурA » می باشد. اغلب کُردهای اتحاد شوروی در منطقه ی ماوراء قفقاز (ترانس كاڤكاز Транс-KaBAka3) زندگی می کنند که جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان و قزاقستان را در بر می گیرد. و جماعت بزرگ دیگری در آسیای میانه؛ مخصوصاً جمهوری ترکمنستان و به نسبت کمتری در دو جمهوری ازبکستان و قزاقستان وجود دارند. کُردها یکی از ملتهای اصیل ایران زمین بوده که سرزمین مشهور و اصلی شان « کُردستان » نامیده می شود که به دلایل سیاسی در بین کشورهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه تقسیم شده است. با آغاز قرن دهم، جماعتی از آنها به منطقه ی ماوراء قفقاز نقل مکان کردند، تا جایی که، بین دو قرن دهم و دوازدهم، خانواده ی کُردی ازیدی؛ به نام شداد إزدیوان ( ﺸﻪداد ئێزديڤان Şedad Êzdîvan ) در منطقه ی واقع در بین دو رودخانه ی کورا ( در آذربایجان و گرجستان ) و ارس ( در ارمنستان ) حکمرانی کردند؛ همانطور که در میان همان دوره، انتقال قبایل و عشایری از کُردها از طریق دریای مازندران ( خزر ) صورت گرفت و سیل حرکت اصلی ( نقل و انتقال ) کُردها با تأخیر صورت گرفت ( چه بسا در قرن شانزدهم ). ولی علی رغم تأخیر چنین حرکتی، چنین منطقه ای به نام ( خۆراسان كوردستان Xorasan Kurdistan) شناخته شد که انتقال آنها در زمان شاه عباس صفوی در قرن هفدهم صورت گرفت، از آنجایی که باعث مهاجرت عده ای از قبایل و عشایر کُرد؛ مخصوصاً در نیمه ی قرن نوزدهم به شمال ( به طرف منطقه ی شمال قفقاز ) و شرق ( به طرف منطقه ی آسیای میانه ) گردید، کُردها خودشان دولت مستقلی نبودند، بلکه اتحاد شبه ( نیمه ) مستقلی از قبایل، آنها را دور هم جمع می کرد، تا جاییکه میان دو قرن چهاردهم و هیجدهم، اسماً تحت حاکمیت ایران و سپس ترکیه درآمدند. در قرن نوزدهم کُردها، بعد از توسعه طلبی روسها و گسترش قلمروشان در جنوب و شرق به طرف قفقاز و آسیا، تحت حاکمیت روسیه در آمدند، تا جاییکه پیمان و قرارداد ( ترکمان چای ) در سال 1828 قسمتی از اراضی ماوراء قفقاز را که آنزمان جزو ایران بود به آنها بخشید، سپس کنفرانس برلین در سال 1878 بخشی از اراضی ترکیه را که در ماوراء قفقاز بود به آنها اعطا نمود، قبل از اینکه توسعه و گسترش قلمرو اراضی اخیر روسیه در سال 1893 در پی قرارداد طرح مرزبندی میان ایران و روسیه صورت بگیرد. چنین توسعه طلبی و گسترش قلمروی از جانب روسیه منجر به افزایش و بالا رفتن شماری از کُردهای تابع حاکمیت روسیه گردید و این مسأله همراه با افزایش مهاجرت کُردها؛ مخصوصاً از شمال کُردستان ( ترکیه ) در دوران بین سالهای 1853 و 1877 و در حین جنگ جهانی اول ( 1914- 1918 ) بود، همانطور که عده ای از کُردها به کشورهای مجاور اتحاد شوروی؛ مانند افغانستان در بین سالهای 1920 و 1930 مهاجرت کردند. تا سال 1920 کُردها در اتحاد شوروی به شکل نیمه بیابانی و صحرا نشینی ( شبه بادیه نشینی ) زندگی می کردند و یکجا نشین نبودند، هر عشیره یا قبیله ای راه و روش مخصوص به خود داشت، ولی از این تاریخ به بعد، مقامات شوروی به اسکان دادنشان عمل نموده و آنها را در پروژه ها و برنامه های یکجانشینی شان گنجاندند؛ تا جاییکه اکثریت آنها اکنون ( تاریخ صدور این کتاب، سال 1986 ) در مزارع بطور اشتراکی و جمعی کار کرده و به نگهداری و آموزش و رام کردن حیوانات اهلی می پردازند ( آنها گاهی خوک را که خوردن گوشتش مطلقاً حرام است تربیت و نگهداری می کردند )، البته باید در اینجا کُردهای گرجستان را استثناء کنیم؛ زیرا آنها در پایتخت گرجستان ( تفلیس ) ساکن و متمرکز بوده که اغلب به کارهای صنعتی مشغولند.
بدون شک، اکثر جماعت کُرد اتحاد شوروی مستقر در ارمنستان در زندگی موفقی هستند، بطوریکه دارای ابزار و وسایل مخصوصی مثل چاپ و نشر کتب به زبان خود( کُردی ) هستند، نسبت به دانشگاه ( ایروان ) و آکادیمی علوم ارمنی، در میان اتحاد نویسندگان و ادیبان ارمنی، عده ی بزرگی از نویسندگان و ادیبان کُرد زبان نیز وجود دارند. ولی چنین شرایط و وضعیتی در بیشتر کشورهای دیگری که در آن قرار دارند؛ مخصوصاً ترکمنستان کمتر است؛ زیرا کُردها در ترکمنستان با ساکنانش درآمیخته و تلفیق گشته و در واقع مورد تتریک واقع شدند و هویتشان به ترکمانی تغییر یافت ( تتریک همان گرفتن و اقتباس نمودن هویت و فرهنگ و زبان ترکی )، اما در آذربایجان تشکل و انجمنی مخصوص به کُردها در سال 1923 در شهر لاشین در غرب آذربایجان ( این تشکل یا انجمن 90.1 % از کُردهای آذربایجان را در بر می گرفت ) تشکیل شد که در سال 1928 بعد از اسکان و استقرار کُردها در منطقه و سپس کوچ دادن اغلب آنها به دنبال آن، بسته شد و ملغی گردید.
بلا و مصیبت بزرگ کُردها در پایان جنگ جهانی دوم بود، آنگاه که استالین دیکتاتور، آنها ( کُردها ) را مجبور به ترک قفقاز و اقدام به کوچ دادنشان به آسیای میانه ( مخصوصاً در ازبکستان و قزاقستان ) نمود، همانطور که بعضی از آنها به دلایلی نامشخص به سیبری کوچ داده شدند. بطور مشخص، استالین، تعدای از ساکنان قفقاز شوروی ( کُردهای موجود در میان آنها) را متهم به تبانی و همدستی با آلمان نازی نمود، اما علی رغم آن، تمامی قرائن و شواهد به عکس این مسأله تأکید داشته اند؛ زیرا آنها از طرف دریای سیاه در برابر تلاشهای نفوذ آلمان، اقدام به مقاومت و رویارویی نموده بودند. تا زمان تألیف این کتاب، این کُردها، اجازه ی بازگشت به مناطقشان را در ماوراء قفقاز نیافته اند.
« شمار جمعیت کُردها در اتحاد شوروی سابق »
| سال |
1929 |
1959 |
1970 |
1979 | |
| کُرد |
یزیدیها | ||||
| تعداد ( به ترتیب جمعیت ) |
54.661 |
14.523 |
58.79 |
88.930 |
115.858 |
| سال |
1926 |
1959 |
1970 |
1979 | |
| جمهوریهای شوروی: |
کُرد |
یزیدیها | |||
| ارمنستان |
3.025 5.5 % |
12.237 %84.3 |
25.627 43.6 % |
37.486 42.2 % |
50.822 44 % |
| آذربایجان |
41.193 75.4 % |
______ |
1.487 2.5 % |
5.488 6.2 % |
______ |
| گرجستان |
7.955 14.6 % |
2.262 %15.6 |
16.212 27.6 % |
20.690 23.3 % |
25.688 22.2 % |
| تركمنستان |
2.308 4.2 % |
______ |
2.263 3.8 % |
2.933 3.3 % |
______ |
| قزاقستان |
______ |
______ |
5.836 9.9 % |
12.313 13.8 % |
______ |
| ازبكستان |
180 0.3 % |
24 0.2 % |
2.591 4.4 % |
2.046 2.3 % |
______ |
| سایر جمهوریهای شوروی( روسيه وتاجيكستان وقرقیزستان) |
______ |
______ |
4.783 8.1 % |
7.974 9 % |
______ |
پراکندگی شهرنشینان وروستاییان کُرد
| مکان/ سال |
1926 |
1970 | |||
| کُرد |
إزيديها یا یزیدیها | ||||
| شهر |
1.875 3.4 % |
2.245 15.5 % |
34.317 38.6 % | ||
| روستا |
52.786 96.6 % |
12.278 84.5 % |
54.613 61.4 % | ||
| تنها در جمهوری گرجستان | |||||
| شهر |
1.093 13.7 % |
2.164 95.7 % |
20.031 96.8 % | ||
| روستا |
6.862 86.3 % |
98 4.3 % |
659 3.2 % | ||
1- در سرشماری سال 1926 شوروی سابق، یزیدیها به دلایلی که مربوط به تجمع مکانیشان می باشد از دیگر کُردها جدا گردیدند، ولی در سرشماری سال 1959 بار دیگر بر اثر مهاجرت بخش بزرگی از إزیدیها ( یزیدیها ) به خارج از اتحاد شوروی سابق ادغام و شمارششان با کُردها صورت گرفت، بطوریکه شمارش یزیدیها و کُردها جداگانه صورت نگرفت.
2- در سرشماری سال 1959 در ارمنستان شمار کُردها عموماً و یزیدیها بطور خاص، به دلیل اقدام مقامات آذربایجان شوروی مبنی بر مهاجرت دادن شمار بزرگی از کُردها به خارج از آذربایجان، دو برابر گردید، بنابراین بیشترشان در ارمنستان و گرجستان مستقر شدند.
3- در سرشماری سال 1926 در گرجستان نشان از اکثریت شهرنشینی یزیدیها در گرجستان می داد؛ بر خلاف جمهوریهای دیگر که در روستا متمرکز بودند.
وضعیت قانونی و اجتماعی :
اساس شهروندی و هم میهنی و ملیت در اتحاد شوروی همان اسکان و استقرار یافتن در منطقه ی اصلی و مادری در هریک از ملتهای اتحاد شوروی می باشد؛ بدین معنی که این امر ، تبعیدیهای خارج از مناطق اصلیشان را در بر نمی گیرد، به همین خاطر کُردها در مناطق ماوراء قفقاز ( مخصوصاً ارمنستان ) و در ترکمنستان بطور کامل از ( حقوق ) شهروندی و هم میهنی در دولت شوروی برخوردارند ( در سال 1994 به مناسبت سومین سال استقلال ارمنستان، رئیس جمهور سابق ارمنستان « لیون دیر پتروسیان » که یکی از ارمنیهای سوریه و متولد حلب بود اعلام کرد که کُردهایی که در زمان جنگ ــ استالین ــ آنها را از ارمنستان تخته قاپو « مهاجرت دادن از روی اجبار » کرده بود، اجازه دارند که به ارمنستان بازگردند )، در حالی که کُردهای تبعیدی در مناطق آسیای میانه ( قزاقستان و خصوصاً ازبکستان ) صفات و ویژگیهای شهروندی و هم میهنی و هم وطنی بر آنها صدق نمی کند، حتی اگر آنها در تبعیدگاهشان ساکن و مستقر باشند؛ زیرا آزادی حرکت و استقرار و سکنی گزیدن در ارتباط با زندگی در کشور اصلی می باشد که مطابق با قوانینی است که در پارلمان شوروی در سال 1950 در این خصوص وضع شده بود، همچنین به سختی می توان گفت که شمار زیادی از کُردها، مناطقشان را که سالهای زیادی در آن زندگی کرده اند بطور داوطلبانه و اختیاری بدون تأمل و تحقیق و تفحص آن در میان خود کُردها ترک کرده اند، و آن همان سؤالی است که باید به پاسخ گفت. کُردها در اتحاد شوروی مخصوصاً در ارمنستان در تمام موقعیتهای کار و عمل و در تمام سطوح زندگی قرار دارند، اما با وجود آن در مزارع جمعی و گروهی ( که بخشی از سیاستهای سوسیالیستی – کمونیستی شوروی بود که تمام افراد جامعه را در کار مزارع و برداشت محصول بطور مشترک مشارکت می داد و سهم مشترکی را برایشان تعیین می نمود ) کار می کنند به استثنای کُردهای گرجستان ( مخصوصاً یزیدیها ) که مشغول کارهای صنعتی می باشند و در سطح بالایی از زندگی مثل گروههای نژادی دیگر در اتحاد جماهیر شوروی قرار دارند و زنان کُرد نیز همانند اکثر زنان دولت کار و فعالیت اجتماعی را در بیرون انجام می دهند:
سطح آموزش کُردها در اتحاد شوروی
| سال |
1926 |
1970 | |
| كورد |
یزیدیها | ||
| درصد آموزش دیدگان |
3.7 % |
2.1 % |
99 % |
در سال 1926 تعداد آموزش دیدگان به زبان کُردی 47 تن کُُرد ( به نسبت 2.3 % از مجموع کُردهای تعلیم و آموزش داده شده ) و 32 تن یزیدی ( نسبت به 10.4 % از مجموع یزیدیهای تعلیم و آموزش داده شده ) بودند.
سطح آموزش و تعلیم برای هر هزار کُرد در ارمنستان با شروع سن 10 سالگی
| سطح آموزش |
جنسیت |
سال: 1926 |
1970 |
| ابتدایی |
مردان |
245 |
346 |
| زنان |
138 |
294 | |
| متوسطه |
مردان |
179 |
257 |
| زنان |
43 |
98 | |
| عالی |
مردان |
6 |
13 |
| زنان |
1 |
3 |
زبان کُردی وابسته به شاخه ی شمال غربی از مجموعه ی زبانهای ایرانی می باشد که در واقع شاخه ای از گروه زبانهای هند و ایرانی و وابسته به خانواده ی زبانهای هند و اروپایی می باشد. از این زبان ( کُردی ) سه لهجه یا گویش از آن ناشی می شود: لهجه ی شمالی به نام کورمانجی ( Kurmancî ) و مرکزی به نام سورانى ( Soranî ) و جنوبی که غالباً به آنها فه یلی ( Feylî ) گفته می شود. کُردها ی عراق و ایران به دو لهجه ی اخیر ( سورانى و فه یلی ) تکلم می کنند، اما شاخه ی شمالی ( کورمانجی ) در نقاط وسیعی از کُردستان، کُردها به آن تکلم می کنند که علاوه بر کُردهای عراق و ایران، کُردهای ترکیه و سوریه و لبنان هم به آن تکلم می کنند. رود زاب ( شاخه ی کوچک از رودخانه ی دجله ) حد فاصل متکلمان دو لهجه ی کورمانجی و سۆرانى در عراق می باشد، بطوریکه این رود، متکلمان به این دو لهجه را از هم جدا می سازد، در حالی که دریاچه ی ارومیه در شمال ایران حد فاصل این دو لهجه در ایران می باشد.
کُردها در اتحاد جماهیر شوروی، عموماً به لهجه ی کورمانجی تکلم و گفتگو می کنند که در آذربایجان به این اسم خوانده می شوند در حالیکه در ارمنستان و گرجستان به « ئێزديكى ، Ezdîkî » یا یزیدی و در ترکمنستان به « خراسانى كوردى ، Xorasanî ) معروفند. لهجه هایی که کُردها در اتحاد شوروی با آن تکلم می کنند از نظر استعارات لفظی و زبانی با هم مختلفند. از جهت لفظی، حروفی اضافی در لهجات کُردهای ارمنستان و گرجستان وجود دارند که این حروف با خروج هوا « دمِش » Aspiration تلفظ می گردد و این حروف از دو زبان ارمنی و گرجی گرفته شده است، در حالی که مشخصه ی لهجه ی کُردی در آذربایجان و ترکمنستان با توجه به اختلاف لفظ حروف عله و گرفتن آن از دو زبان آذری و ترکمنی ( از سری زبانهای ترکیه ) می باشد؛ چیزی که ظاهراً نزد کُردهای شمال کُردستان ( ترکیه ) غیر از آن می باشد؛ مثلاً در زبان کُردی این مناطق حرف لاتین û مثل حرف ü در زبان آلمانی و ترکی تلفظ می شود و حرف i همانند زبان انگلیسی بطور مخفف تلفظ می شود، در حالی که حرف e همانند ادات تعریف le در زبان فرانسوی تلفظ می شود و نیز حرف a نزدیک به الف ممدود در دو زبان فارسی و ازبکی تلفظ می شود، این بر خلاف زبان کُردی در منطقه ی کُردستان می باشد، تا جاییکه حروف عله تنها بر حسب طول آن اختلاف دارد همانطور که در جدول مربوط به أبجدیات آمده است.
اما از نظر زبانی، وجه مشترک بزرگی میان تمام گویشها و لهجه های زبان کُردی وجود دارد که همان گرفتن و اقتباس نمودن ( بعضی لغات و اصطلاحات ) از دو زبان عربی و فارسی و به نسبت بسیار کمتری زبان ترکی می باشد و بقیه ی چنین تأثرات و اقتباسهایی از چنین زبانهایی با توجه به اختلاف مکانی در کُردستان ترکیه متفاوت می باشد، در حالی که اقتباسهای زیادی از دو زبان فرانسوی و آلمانی صورت گرفته است، تا جاییکه در اتحاد شوروی بیشتر مفردات روسی به زبان کُردی اضافه شده است که همراه با اقتباسهای کمی از دیگر زبانهای موجود در کشور می باشد.
به دلیل ذوب نمودن شمار زیادی از کُردها در ترکمنستان در هویت ترکمنی، عده ای از آنها به زبان ترکمنی تکلم می کنند و کمتر زبان کُردی را بکار می برند، ولی با وجود این کُردها از نظر نسبی، وابسته به خود باقی مانده اند تا جاییکه جز در میان خودشان ازدواج صورت نمی گیرد. این وضعیت در آذربایجان مخصوصاً بعد از بستن و تعطیل شدن مرکز اصلی تشکل و انجمن شان در ( لاشین ) همانطور که به آن اشاره گردید حاکم می باشد.
جدول زیر، زبانهایی را که کُردها بعنوان ( زبان مادری و اصلی شان ) با آن تکلم می کنند، ویا زبانی که آنرا مثل زبانی دوم به خوبی و زیبایی تکلم می کنند آشکار نموده است :
| سال |
1926 |
1959 |
1970 |
1979 | |
| کُرد |
ایزدی | ||||
| زبان اصلی : کُردی |
34.4 % |
96.4 % |
89.9 % |
87.6 % |
83.6 % |
| زبان اصلی : روسی |
0.1 % |
0.2 % |
2.9 % |
3.8 % | |
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم خرداد ۱۳۸۶ ساعت توسط م.ح
|