به یاد قربانیان بمباران شیمیایی هفتم تیر ماه در سردشت
امروز هفتم تیر ماه است ، روزی که ۲ رخداد مهم تاریخی را با خود یدک می کشد اما در تقویم ما ایرانیان فقط نام یک رخداد به چشم می خورد ، البته نه فقط در تقویم بلکه در تلویزیون ،در روزنامه ها، در دل ها و در اذهان همه، گویا جز خاطره تلخ انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی و دیگر همراهانش چیز دیگری بر جا نمانده است .
امروز هفتم تیر ماه است ، اما هیچ کس، از کودکان و زنان و مردان شیمیایی شده شهر مرزی سردشت در جنوب آذربایجان غربی یادی نمی کند ، هر چند امروز روزی است که سومین فاجعه را هم به نام خود ثبت خواهد کرد ، فاجعه سیل شهرستان سراوان در بلوچستان و کاشان که تا به الان ۱۲ نفر را به کام مرگ کشانده ، اما گویی برای آنها که در رخوت روزمرگی گرفتار شدند ، درگذشت ۱۲ نفر از هموطنان مان در بلوچستان و کاشان اینقدر مهم نیست تا لااقل یک گزارش خبری درست و حسابی از این رخداد در رسانه ملی پخش کنند . راستی چرا جان یک رزمنده بیگانه فلسطینی از جان زن و کودک مصیبت زده و سیل زده بلوچی و کاشانی ارزشمندتر است ، آنقدر که هر روز باید اخبار سیما لااقل مزین به یک خبر از این نوع باشد اما اخبار سیل زده ها در حاشیه ، یا گرامیداشت یاد هموطنان شیمیایی شده مان در سردشت در گوشه بایگانی ؟! چرا؟
سردشت ، شهری مرزی و زیبا در دامنه رشته های کوههای زاگرس است ، شهری که در جریان بمباران شیمیایی 7 تیر ماه سال 66 که هواپیماهای بعثی عامل آن بودند حدود 111 نفر از مردم بی گناهش جانباخته و حدود 5 هزار نفر نیز به علت مسمومیت با گاز خردل تا آخر عمر درد و رنج یک جنگ خانومانسوز را با خود به همراه خواهند داشت.

اولین و آخرین باری که سردشت را دیدم خرداد ماه سال گذشته بود ، شهری جنگ زده اما با مردمی خونگرم و روشنفکر و با طبیعتی زیبا و ناشناخته ، سردشت شهر زیبایی ها ست ، شهری که بیش از ۱۶۰۰ هکتار جنگل دارد و رودخانه ای به وسعت زاینده رود اما خروشان تر و زیباتر! رودخانه زاب همان رودخانه ایست که زیبایی این شهر را دو چندان کرده و در پایین دست، آبشاری را بوجود می آورد که شلماش نام دارد ، آبشاری که هرچه از عظمت و بزرگی و زیبایی آن بگویم کم گفتم ، رودخانه زاب به داخل خاک عراق می ریزد و متاسفانه چندی است که در پی تصمیم غیر عقلایی مسئولان مبنی بر انتقال آب زاب به در یاچه ارومیه !! طرح مطالعاتی پروژه انتقال آب آن آغاز شده ، طرح مخربی که اگر اجرایی شود دیگر چیزی از این اکوسیستم زیبا و بی بدیل و از همه مهمتر آبشار بلند و ۳ تکه شلماش باقی نخواهد ماند.

آبشار شلماش ، یک جاذبه اکوتوریستی فوق العاده زیبا در غرب ایران است که متاسفانه تا کنون کمتر در کانون توجهات عمومی قرار گرفته ! شاید به همان دلیل که همیشه مردم محروم و بیچاره استانهای کردنشین و بلوچ و عرب کمتر در کانون توجه رسانه ها و حتی دولتمردان بوده اند! این آبشار شامل سه قسمت است که در فاصله کوتاهی به هم وصل می شوند . یعنی این تصویر که شما می بینید فقط مال قسمت اول آبشار است که ۱۰۰ متر جلوتر قسمت دوم آن و بالاخره قسمت سوم که از همه بلندتر است قرار دارد . به دلیل خروشان بودن روزخانه زاب و بلندی آبشار شلماش و حجم زیاد آب رودخانه همه جا تابلوهای " شنا ممنوع " به چشم می خورد ، چون شنا کردن در این آب همانا و ناپدید شدن همانا !! آنقدر که ۷ روز قبل از سفر ما به سردشت یک کودک ۷ ساله مسافر داخل آبشار افتاده بود و جسدش ۲ روز بعد توسط غواصان از داخل حوضچه کف آبشار کشف شده بود .
به هر حال، فقط خواستم یادی کنم از مردم مظلوم و ستمدیده شهرستان کردنشین سردشت که بی نهایت مردمانی با فهم و شعور ، با سواد ، مهربان و میهمان نواز هستند ، اینقدر که وقتی برای خرید داخل یکی از مغازه های بازار شدیم ، برایمان شربت آلبالو آوردند ، و این اتفاق تا عصر چندین بار تکرار شد و برعکس سایر جاها که همیشه مسافران را سرکیسه می کنند اینجا به مسافران تخفیف های خوبی هم می دادند ،
متاسفانه با وجودی که اکثر مردم شهر شیمیایی شدند و حتی فرزندان تازه متولد شده شان دارای عوارض ناشی از گاز خردل هستند ، در این شهر فقط یک بیمارستان و 9 در مانگاه و 4 داروخانه وجود دارد .هم اکنون و با وجود گذشت 18 سال از این فاجعه انسانی مصدومان این حادثه از کمترین امکانات بهداشتی و پزشکی بهرمند هستند و هر روز نیز شاهد جانباختن کسی از این مجروحان هستیم.
دشت های زیبای شقایق در طول مسیر هم بسیار چشم نواز بودند اما خب تخریب جنگل هم که دیگه نگو و نپرس !!
از شقایق های وحشی منطقه سردشت در جنوب حوضه رودخانه زاب داروئی برای مبارزه با اعتیاد به مواد مخدر تهیه شده که در کنگره" جهانی داروشناسی" هم تایید شده و به احترام ایران به نام (آریا) ثبت شده است. داروی حاصل از این گیاه تنها داروی موثر در مبارزه با اعتیاد به مواد مخدر است که بسیار گرانبها است. به نظرم در سالهای قبل انقلاب با انتقال بوته های وحشی این گیاه از حوضه رودخانه زاب به باغ دانشکده ارومیه توانستند با کشت و تکثیر صنعتی این گیاه مقدار بیشتری از این ماده" دارویی را در دسترس مراکز مبارزه با مواد مخدر قرار دهند تا بدین وسیله گاهی در جهت رفع مشکلات اعتیاد این بلای خانمانسوز بردارند. اما گفته می شود این روزها دیگر خبری از این نوع شقایق در سردشت نیست و برخی معتقدند که نسل آن منقرض شده است .
بیایید به احترام شهدای مظلوم سردشت و به منظور زنده نگاه داشتن یاد و خاطر کودکان در خاک خفته سردشتی ، برای دقایقی سکوت اختیار کنیم.